برخی از «رویدادهای بزرگ» به عنوان صحنههای درخشان، «ویترینی» برای کارتینگ جهانی عمل میکنند. این قطعاً جنبهی منفی ندارد، اما ما معتقد نیستیم که این برای توسعهی واقعی ورزش ما کافی باشد.
نوشتهی م. ولتینی
ما مصاحبه جالبی با جیانکارلو تینینی (مثل همیشه) در همان شماره مجله اتاق مجازی منتشر کردیم که به موضوعی اشاره داشت که میخواهم آن را بررسی و گسترش دهم و همچنین میخواهم خوانندگان در مورد آن نظر بدهند. در واقع، در میان چیزهای دیگر، بحثهایی در مورد جام جهانی برزیل وجود دارد که یک رویداد «برتر» است و باید به ترویج ورزش ما در سراسر جهان کمک کند: یک «نمایش» برای شناساندن کارتینگ به «تنبلها» یا «بیاطلاعها» (و همچنین به طرفداران معمولی موتور) و نمایشی از درخشانترین جنبههای آن. با این حال، همانطور که رئیس CRG به درستی اشاره کرد، ما نمیتوانیم همه چیز را به این محدود کنیم: برای حمایت از پروژههای مشابه، به چیزهای بیشتری نیاز است.
بنابراین به این فکر افتادم که ما اغلب خودمان را به ظاهر و ظواهر ساده محدود میکنیم و مسائل دیگر را عمیقاً بررسی نمیکنیم. به طور کلی، چیزی که کارتینگ کم دارد، رویدادهای سازمانیافتهی خوب نیست. برعکس: علاوه بر رویدادهای جهانی و قارهای FIA، رویدادهای بسیار دیگری با ارزش بینالمللی، از اروپا تا ایالات متحده، از سری WSK تا skusa و سپس تا magti وجود دارند که اولین رویدادهایی هستند که در ذهن مردم ظاهر میشوند. اما اگر واقعاً میخواهید تبلیغ واقعی کارت را جستجو کنید (و به دست آورید)، این همه ماجرا نیست. این مفهوم به معنای گسترش و افزایش ورزش ما از نظر کمیت و تصویر است.
جهانیگرایی مثبت
قبل از هرگونه سوء تفاهمی، یک چیز باید روشن شود: من مخالف بازی جهانی در برزیل نیستم. در کل، این کشور سهم بزرگی در مسابقات اتومبیلرانی جهانی داشته است (و هنوز هم دارد) و به عنوان یک طرفدار پروپاقرص سنا، مطمئناً نمیتوانم به راحتی این واقعیت را فراموش کنم. شاید ماسا، به عنوان رئیس تیم کارتینگ FIA، کمی درگیر حال و هوای ناسیونالیستی شده باشد، اما من هنوز فکر نمیکنم که در این اقدام چیز اشتباه یا قابل سرزنشی وجود داشته باشد. برعکس، به نظر من محدود کردن رویدادهای برتر مانند مسابقات قهرمانی جهان OK و KZ فقط به اروپا، حتی اگر برای تولیدکنندگان مناسب باشد، کوتهبینانه و نتیجه معکوس دارد. در واقع، تصادفی نیست که تولیدکنندگانی مانند Rotax، که مدیرانشان همیشه به آینده نگاه میکنند و تحت تأثیر عادات بد کارتهای سنتی قرار نمیگیرند، تصمیم گرفتند محل برگزاری فینال را به اروپا و دیگری خارج از دنیای قدیم تغییر دهند. این انتخاب باعث افتخار و اعتبار این سری مسابقات شده و به آن رنگ و بوی جهانی واقعی بخشیده است.
مشکل این است که صرفاً تصمیم به برگزاری مسابقهای در خارج از اروپا کافی نیست، یا در هر صورت، اگر مسابقه دیگری وجود ندارد، تصمیم به برگزاری یک «مسابقه نمایشگاهی» معتبر کافی نیست. این کار فقط تلاشهای عظیم اقتصادی و ورزشی که برگزارکنندگان و شرکتکنندگان باید با آن روبرو شوند را تقریباً بیفایده میکند. بنابراین ما به چیزی نیاز داریم که ما را قادر سازد این رویدادهای درخشان و جذاب را قاطعانهتر تقویت کنیم، نه اینکه همه چیز در لحظه مراسم اهدای جوایز روی سکو برود.
پیگیری لازم است
بدیهی است که از دیدگاه تولیدکننده، TiNi مشکل را از منظر بازار و تجارت میسنجد. این یک پارامتر عامیانه نیست، زیرا از دیدگاه ورزشی، این روش دیگری برای سنجش محبوبیت یا سهم ورزشهای ما است که همه آنها عبارتند از: تمرینکنندگان بیشتر، بنابراین پیستهای مسابقه بیشتر، مسابقات بیشتر، متخصصان بیشتر (مکانیکها، تیونرها، فروشندگان و غیره)، فروش بیشتر کارتینگ و غیره، و در نتیجه، درست مانند همانطور که در موارد دیگر نوشتهایم، برای یک بازار دست دوم، این به نوبه خود به کسانی که کمتر احتمال دارد یا فقط مشکوک هستند، کمک میکند تا فعالیتهای کارتینگ را شروع کنند و تمرین کارتینگ را بیشتر توسعه دهند. در یک چرخه مطلوب، وقتی شروع شود، فقط مزایایی به همراه خواهد داشت.
اما باید از خودمان بپرسیم چه اتفاقی میافتد وقتی یک طرفدار جذب این بازیهای معتبر (در تلویزیون یا در زندگی واقعی) میشود. این ویترینها، به موازات ویترینهای فروشگاههای بزرگ، به جذب مشتری کمک میکنند، اما وقتی وارد فروشگاه میشوند، باید چیزی جالب و مناسب برای خود پیدا کنند، چه از نظر کاربرد و چه از نظر قیمت؛ در غیر این صورت، آنجا را ترک میکنند و (مهمتر از همه) هرگز برنمیگردند. و وقتی یک طرفدار جذب این «مسابقات نمایشی» میشود و سعی میکند بفهمد چگونه میتواند از «قهرمان» ماشینی که تازه دیده تقلید کند، متأسفانه بیشتر اوقات به بنبست میخورد. یا بهتر است بگوییم، با ادامهی موازیسازی فروشگاه، فروشندهای را پیدا میکند که دو انتخاب ارائه میدهد: یک شیء خوب، اما دستنیافتنی یا یک شیء در دسترس، اما نه هیجانانگیز، بدون هیچ معیار نصفه و نیمه و امکان انتخابهای دیگر. این اتفاق برای کسانی میافتد که مایل به شروع مسابقه با کارتینگ هستند و دو موقعیت را ارائه میدهند: مسابقه با کارتینگهای استاندارد «اغراقآمیز» FIA، یا استقامت و لیزینگ، که جایگزینهای کم و نادری هستند. زیرا از نظر ورزشی و اقتصادی، حتی غنائم برند هم اکنون (به جز چند استثنا) بسیار افراطی هستند.
وقتی یک علاقهمند جذب «مسابقات نمایشی» خاصی میشود و سعی میکند بفهمد چگونه میتواند از «قهرمانانی» که تازه در مسابقات دیده است، تقلید کند، فقط دو گزینه پیدا میکند: کارتهای فوقالعاده اما دستنیافتنیِ استاندارد فیا یا کارتهای کرایهایِ در دسترس اما کمهیجانتر، بدون هیچ تلاشی.
نه فقط جونیور
تصادفی نیست که دوباره در مصاحبهای که نقطه شروع این حاشیهرویها بود، خود تینینی به فقدان یک (یا بیش از یک) دسته بندی که شکاف بزرگ بین کارتهای کرایهای ۴ زمانه و کارتهای «در سطح قهرمانی جهان» FIA را پر کند، اشاره میکند. چیزی که از نظر اقتصادی مقرون به صرفهتر باشد، اما بدون از دست دادن عملکرد قابل قبول: در نهایت، همه دوست دارند با یک فرمول ۱ مسابقه دهند، اما ما (به اصطلاح) از GT3 ها هم «راضی» هستیم...
برگزاری مسابقات قهرمانی جهان کارتینگ در خارج از اروپا، برای اهداف تبلیغاتی، چیز جدیدی نیست: پیش از این در سال ۱۹۸۶، زمانی که هنوز مسابقات ۱۰۰ سیسی برگزار میشد، یک سفر خارجی برای تبلیغ کارتینگ «سبک سیک» در ایالات متحده، در جکسونویل انجام شد. سپس موارد دیگری مانند کوردوبا (آرژانتین) در سال ۱۹۹۴ و رویدادهای دیگری در شارلوت نیز وجود داشت.
زیبایی - و به طرز عجیبی - این است که موتورهای سادهتر و کمقدرتتری در کارتینگهای گو وجود دارد: برای مثال، Rotax 125 junior max یک موتور کاملاً قابل اعتماد، کمهزینه و ۲۳ اسب بخاری است که حتی پیچیدگی سوپاپهای اگزوز را هم ندارد. اما همین اصل را میتوان در مورد KF3 قدیمی نیز به کار برد. علاوه بر بازگشت به بحث عادات ریشهدار که ریشهکن کردنشان دشوار است، مردم باید امیدوار باشند که این نوع موتور فقط برای رانندگان جوان مناسب باشد. اما چرا، چرا؟ این موتورها میتوانند کارتینگ را برانند، اما برای افراد بالای ۱۴ سال (شاید حتی ۲۰ سال...) نیز مناسب هستند. آنها هنوز هم میخواهند کمی تفریح هیجانانگیز داشته باشند، اما نه خیلی سخت. کسانی که دوشنبه کار میکنند نمیتوانند دوشنبه خسته برگردند. علاوه بر همه بحثها در مورد تعهد مدیریت خودرو و تعهد اقتصادی، این روزها به طور فزایندهای احساس میشود.
مسئله سن نیست
این تنها یکی از ایدههای ممکن بسیاری است که میتواند به ایده چگونگی افزایش گسترش و تمرین کارتینگ، خلاص شدن از شر برخی برنامههای بسیار سختگیرانه و پیروی دقیق از آنچه ما "مسابقه نمایشی" مینامیم، منجر شود. این یک دسته برای همه است، بدون هیچ محدودیت سنی خاص، اما برای جلوگیری از عوارض و هزینههای نامتناسب طراحی شده است. حامی CRG همچنین گفت که این شکاف میتواند به عنوان "پلی" برای مسابقات FIA در کشورهایی که به دلایل مختلف، مسابقات اتومبیلرانی به سختی میتوانند به آنها برسند یا ریشه بدوانند، عمل کند. شاید یک فینال تک نفره بینالمللی زیبا به نام FIA وجود داشته باشد. فکر نمیکنید اگر یک طرفدار فقط سالی یک بار در یک مسابقه برجسته، میل، زمان و پول خود را پیدا کند، اگر این دسته برای او مؤثر و "مناسب" باشد؟ در واقع، اگر با دقت و بدون ایدههای از پیش تعیین شده فکر کنیم، آیا واقعاً استدلال، بهبود و چالش موفق Rotax مشابهی وجود دارد؟ بار دیگر، دوراندیشی شرکتهای اتریشی تنها یک نمونه است.
بیایید رک باشیم: این تنها یکی از ایدههای ممکن برای اطمینان از این است که رویدادهای مهمی مانند آنچه در برزیل پیشبینی شده، منزوی و به خودی خود پایان نمییابند، بلکه میتوانند جرقهای برای اتفاقات مثبت بعدی باشند.
نظر شما چیست؟ و مهمتر از همه، آیا پیشنهاد دیگری در ذهن دارید؟
مقاله با همکاری ایجاد شده استمجله کارتینگ وروم.
زمان ارسال: ۲۲ فوریه ۲۰۲۱